به گزارش خبرگزاری حوزه، مشروح این یادداشت بدین قرار است:
آنچه در زندگی حضرت فاطمه سلام الله علیها می درخشد روحیه توحیدی، اخلاص و پاسداشت ارزشهاست. حسن سلوکش در محیط خانه و در میان خانواده قابل توجه است. چنانکه در مناجات روز جمعه از آن حضرت روایت شده است که فرمود: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِمَّنْ کَأَنَّهُ یَرَاکَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ الَّذِی فِیهِ یَلْقَاکَ وَ لَا تُمِتْنَا إِلَّا عَلَی رِضَاکَ اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ أَخْلَصَ لَکَ بِعَمَلِهِ وَ أَحَبَّکَ فِی جَمِیعِ خَلْقِک؛ خدایا! مرا از کسانی قرار ده که تو را تا روز قیامت (که در آن روز همه مشاهده ات می کنند) در نظر دارند و ما را به جز بر حال رضایت خودت نمیران. خدای من، ما را از کسانی قرار بده که عمل خودشان را برای تو خالص می نمایند و تو را در همه خلایق دوست دارند.»گویا در هر حال و در هر گفتار و رفتار خداوند را مد نظر داشت.
۱.رابطه عاطفی پدر/دختری
دفاع و دلجویی از پدر در بحبوحه بی احترامی های اطرافیان نشان از رابطه عاطفی آن حضرت با پدر داشت. هر بار که به پیامبر بی احترامی می شد دست نوازش حضرت زهرا سلام الله علیها و قربان صدقه های حضرتش اندوه پدر را برطرف می کرد. حتی بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله، از فقدان پدر او را آزرده می کرد. در سخنرانی که آن حضرت بعد از رحلت پیامبر فرمود این ویژگی هویداست: بگو به آنکه زیر انبوه خاک ها پنهان شده اگر فریاد یا ندای مرا می شنوی مصائبی که بر من فروریخت اگر بر روزها می ریخت شب می شد. من در سایه محمد بودم و از هیچ ستمی نمی ترسیدم. او جهان من بود؛ اما امروز برای هر دون مایه ای فروتنی می کنم و از ستم او پروا دارم و با چادرم او را می رانم.
۲.اطاعت از پدر در اوج رضایت
به گزارش تاریخ یعقوبی وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله در سال سیزدهم بعثت (در هشت سالگی فاطمه سلام الله علیها) به مدینه هجرت کرد به فاطمه امر کرد که در مکه بماند. او پس از مدتی به همراه فاطمه بنت اسد، فاطمه دختر زبیر و به همراهی علی علیه السلام به پیامبر پیوست. پیامبر ۱۰ روز در دهکده قبا انتظار دیدار فاطمه را می کشید.
۳.اطمینان به دیدگاه پدر در انتخاب همسر
خواستگاران فاطمه سلام الله علیها از قشر بالای جامعه آن روز بودند؛ ولی به نحوی هر کدام را از سرگذراند چون پدر گفته بود ازدواج امر آسمانی است و باید حکم الهی درباره آن نازل شود. در هنگام ازدواج و رفت و آمد خواستگاران، پدر رو به سوی آسمان داشت و فاطمه متوجه دهان مبارک پدر بود.
۴.ازدواج آسان
بعد از مراسم خواستگاری، ازدواج با نهایت سادگی برگزار شد. در برخی گزارش های تاریخی آمده است که علی علیه السلام رزمنده جنگ بدر بود. به همین خاطر ابتدا عقد کردند و ۹ ماه بعد پس از خاتمه یافتن جنگ، مراسم عروسی با ولیمه شادمانی در مسجد برگزار شد و علی علیه السلام که تا قبل از ازدواج با مادرش فاطمه بنت اسد زندگی می کرد حال در خانه مستقلی عروسش را به خانه آورد. با مهریه ای که از فروش زره به دست آمد وسائل اولیه زندگی را تهیه کردند. در گزارش های تاریخی وسائل زندگی شامل: یک نوع تشک با روکش کتان مصری که با پشم پر شده بود، سفرهای چرمی و یک پشتی که از لیف خرما پر شده بود، عبایی خیبری، یک مشک آب، چند کوزه، ظرف آب سفالی بزرگ، یک آفتابه، چادری پشمی، پیراهن، حصیر، پرده، لحاف، متکا، آسیاب دستی، حوله، پوست گوسفند و... بود.
۵.مهریه معقول
در روز پر شعف خواستگاری وقتی علی علیه السلام با کمال حجب و حیا به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها وارد شد رسول الله صلی الله علیه وآله فرمود حاجتی داری؟ آرام باش و حاجتت را بگو امید دارم برآورده شود و علی علیه السلام قصدش را بازگو کرد و از فاطمه سلام الله علیها خواستگاری کرد. پیامبر در جلسهی با شکوهِ خواستگاری از داماد پرسید چه مالی داری تا مهریه همسرت قرار دهی؟ علی علیه السلام فرمود: ای رسول خدا اوضاع زندگی من از تو مخفی نیست. من فقط یک شمشیر و یک زره و یک شتر دارم که با آن آب میکشم؛ غیر از اینها چیزی ندارم. پیامبرصلی الله علیه و آله فرمود: ای علی شمشیر و شتر مورد نیازت می شود؛ اما زرهات را بفروش و با آن مراسم ازدواج را فراهم کن. هزینه ای که حضرت از فروش زره دریافت کرد در روایات متفاوت آمده؛ ولی مطابق نقل تاریخ، بیش از ۵۰۰ و کمتر از ۴۰۰ درهم نبود. در روزگاری که شترها مهریه عروس قرار می دادند و رسم فامیل و قبیله چنین بود، مهریه ۵۰۰ درهمی، نه مهریه بسیار بالایی بود و نه البته بسیار پایین. هر چند که حضرت رسول صلی الله علیه و آله مورد سرزنش مردان قبیله بود که چرا علی را با مهریه ناچیز داماد کرده است؛ ولی مطابق برآورد آن زمان، این مقدار مهر، چندان کم هم نبوده است. نکته حائز اهمیتی که در همین جا مناسب است ذکر شود اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها مهریه اش را دریافت کرده و با آن وسایل زندگی برایش تهیه می شود و مهریه اش را نبخشیده است. در حالی که در برخی محافل مذهبی عکس این روایت شنیده می شود. مهریه، حق مالی زن است حقی که هیچ گاه از بین نمی رود، حتی پس از وفات شخص.
قرآن کریم نیز که به هدف اصلاح امور مردم نازل شده است درباره مهریه زنان حاوی اصلاحات اساسی است: اول اینکه به همسران خطاب می شود که مهریه همسر را به خودشان بپردازند. چون عرب آن روزگار مهریه را پرداخت می کرد؛ اما نه به خود زن، بلکه به پدر او می پرداخت؛ اما قرآن در بیان بسیار موجز و البته بلیغ دستور می دهد: وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَه(نساء:۴) مقدم شدن مفعول دوم فعل آتوا همین نکته اساسی را می رساند که مهریه را به خود زنان بدهید. سپس گویا با سوالی مقدر و جمله ای شرطیه به همراه فاء تفریع می فرماید: فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنِیئاً مَرِیئاً (نساء:۴) به این معنا که اگر مهریه را به همسرت دادی؛ ولی او خواست اندکی از مهریه را به تو برگرداند حلال است که در آن تصرف کنی. در این آیه نه تنها پیشنهادی به بخشش مهریه ندارد، بلکه به گونه ای به خانم ها گوشزد می کند در موقعیت بخشش، همه مهر را نبخشند. بخشیدن مقدار کمی از مهریه دلالت آیه است به قرینه عَنْ شَیْءٍ مِنْهُ، شیء در لغت عرب به معنای چیز کم است بخصوص وقتی با من بعضیه با هم بیاید، معنای اندک را تقویت می کند. ضمن اینکه این پیشنهاد را به شکل ضمنی مطرح می کند که قبل از اینکه مرد اقدامی برای مهریه نکرده نبخشند؛ زیرا از مهریه به صداق تعبیر آورده است. صدقات جمع صَدُقه به معنای آن چیزی است که نشانه صدق و راستی است. هر چند امروز کارکرد مهریه بسیار بسیار تغییر کرده؛ ولی در واقع کارکرد مهریه در اسلام برای این است که مردی که ادعای دوست داشتن خانم را دارد با پرداخت مهریه صداقت خود را در این ابراز دوستی نشان می دهد. بنابراین مقدار مهریه چندان مطرح نیست بلکه پرداخت آن اهمیت دارد.
۶.عاشقانه های فاطمه مطابق ارزش ها
پس از ازدواج فاطمه سلام الله علیها و علی علیه السلام هیچ چیز مانع از عاشقانه های شان نمی شد. علی علیه السلام همواره از لحظات زندگی اش با فاطمه سلام الله علیها آرامش و مهر کسب می کرد. از همین رو بعد از وفات فاطمه سلام الله علیها با اندوهی فراوان می گفت: فوالله ... لا اغضبتنی ولاعصت لی امرا ولقد کنت انظر الیها فتنکشف عنی الهموم والاحزان؛ سوگند به خدا که (حضرت فاطمه علیها السلام) هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و در هیچ کاری از من سرپیچی ننمود و هر گاه به فاطمه می نگریستم همه رنج ها و ناراحتی هایم را فراموش می کردم.
نقش والدین در خوش رویی و خوشبختی فرزندان را نمی توان نادیده گرفت. به ویژه در خانواده ای که ارزشها جایگاه وزین خود را دارد و در جزء جزء زندگی موثر است. شناخت ارزش ها توسط والدین در گفتار و رفتار به فرزندان منتقل می شود و در آینده زندگی مشترک شان نیز موثر است. فاطمه زهرا سلام الله علیها دغدغه های ارزشمند پدر را می داند و رفتار و گفتارش را متناسب با آن تنظیم می کند.
امّ سلمه میگوید: روز عروسی، پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فاطمه و علی علیهما السّلام را خواست، علی را سمت راست و فاطمه را طرف چپ خود جای داد و به سینه مبارک خویش چسباند و میان چشم ایشان را بوسید، آنگاه پس از اینکه فاطمه را به حضرت علی سپرد، فرمود: ای علی! همسرت خوب همسری است. سپس متوجه فاطمه شد و فرمود: شوهرت خوب شوهری است و پس از آن عروس و داماد را به حجره شان راهنمایی کرد. سپس از حجره خارج شد و گفت: خدا شما و نسل شما را پاک و پاکیزه نماید. من با کسی که با شما دوستی نماید، دوست هستم و دشمن هستم با کسی که با شما دشمنی کند. شما را به خداوند میسپارم.
در روایات آمده است که وقتی مراسم ازدواج برگزار شد رسول الله سه روز به خانه علی و فاطمه سلام الله علیهما نرفتند و روز چهارم به در خانه آنها رفتند و اسما بنت عمیس را دم در دیدند به ایشان گفتند برای چه پشت در ایستادی مگر نمی دانی در این خانه مرد است؟ اسما پاسخ داد هر گاه دختری به خانه شوهر برود احتیاج به زنی دارد که خواستههای او را انجام دهد. من اینجا ایستادهام که اگر فاطمه فرمانی داشته باشد انجام دهم. رسول الله صلی الله علیه وآله به او فرمود: خدا حوائج دنیوی و اخروی تو را روا نماید. وقتی پیامبر وارد حجره عروس و داماد شد برای شان دعا کرد و خواست علی علیه السلام از حجره خارج شود. وقتی با فاطمه سلام الله علیها تنها شد از او پرسید شوهرت را چطور دیدی؟ و حضرت زهرا علیها السلام شروع کرد به خوب گفتن از همسرش و گوشه کنایه های فامیل درباره او که مردی تهیدست است و... ولی پیامبر صلی الله علیه و آله به او امیدواری داد و گفت: من تو را به عقد علی درآوردم که از لحاظ اسلام بر همه مقدّم و از نظر علم و حلم از همه برتر است. دختر عزیزم! خدای توانا توجّهی به زمین کرد و دو نفر مرد را انتخاب نمود یکی از آنها را پدر تو و دیگری را شوهر تو قرار داد. دخترم! شوهر تو خوب شوهری است. مبادا نسبت به وی نافرمانی کنی! بعد علی علیه السلام را داخل حجره آورد و به او هم گفت: با همسرت مهربانی و مدارا کن چون فاطمه پاره تن من است، آنچه که وی را ناراحت کند مرا ناراحت مینماید و آنچه که او را مسرور نماید مرا مسرور میکند و وقتی از علی علیه السلام می پرسد همسرت را چگونه دیدی؟ پاسخ شنید: چه قدر فاطمه یاور خوبی در راه اطاعت خداست!
هماهنگی همسران در منزل از امور مهم در تفاهم و دوستی است. چنانکه در زندگی مشترک حضرت فاطمه و علی علیهما السلام رونق بسیاری دارد. کارهای مربوط به داخل خانه به فاطمه و کارهای بیرونی با علی علیه السلام بود. البته این به آن معنا نیست که در پستوی خانه بنشینند و نسبت به بیرون از خانه و اوضاع فرهنگی-اجتماعی اطرافشان بی تفاوت باشند. بخصوص سخنرانی های روشنگرانه ای که درباره ماجرای غدیر داشتند. اساسا ایشان یکی از راویان ماجرای غدیر هستند. حتی جایی شنید که اگر علی در سقیفه حاضر بود مردم با او بیعت می کردند و در پاسخ، ماجرای غدیر را جلوی چشم آوردند و در موقعیت های بی شماری به شایستگی حضرت علی علیه السلام برای ولایت و جانشینی پرداختند. این موقعیت ها لزوما در داخل خانه و در رویارویی با زنان نبود، بلکه در مجامع عمومی نیز اتفاق می افتاد.
زندگی مشترک بالا و پایین دارد گاه می شود که شرایط مالی خانه شرایط ایده آلی نیست. در چنین موقعیتی نوع رفتار، گفتار و کردار گاه رو به افول می نهد. در زندگی علی و فاطمه سلام الله علیهما چنین موقعیت هایی وجود داشت. گاه می شد که چند روز در خانه چیزی برای خوردن نبود و طبق گزارش تاریخی حتی فاطمه به نفع همسر و فرزندان کنار می کشید. حتی روزی حضرت علی علیه السلام در موقعیتی از حضرت فاطمه می پرسد که چرا از رنج گرسنگی و بی غذایی در خانه، وی را باخبر نکرده، در پاسخ فرمود: «یا ابا الحسن! انی لاستحیی من الهی ان اکلف نفسک مالا تقدر علیه» ای ابالحسن! من از خدای خود شرم می کنم که به تو تکلیفی کنم که تو قادر بر انجام آن نیستی.
نوع خطاب دو همسر نیز قابلیت الگوگیری دارد. خطاب احترام آمیز، اعجاز زندگی است و واکنش های عاطفی مثبت و منفی را در پی دارد. حضرت زهرا سلام الله علیها در خانه بیشتر همسرش را با اسم یاعلی و پسرعمو خطاب می کردند ولی در جمع ابا الحسن، امیرالمومنین و ... حضرت علی علیه السلام نیز فاطمه را دختر رسول خدا، فاطمه و...می خواندند. خطاب زیبا، جواب زیبا را در پی می آورد. تعابیری که حضرت زهرا سلام الله علیها در مقابل همسر به کار می برد و پاسخ های حضرت علی علیه السلام به او، شگفتی آور است. چنانکه این عبارت محبت آمیز از اونقل شده است که خطاب به علی علیه السلام فرمود: «روحی لروحک الفداء و نفسی لنفسک الوقاء»؛ روح من فدای روح تو و جان من سپر بلای جان تو باشد.
بوی خوش همسر برای همسر از ارزشهای دینی است. قرائنی از زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها در دست است که گویای استعمال بوی خوش در خانه است. گویا همیشه در خانه بوی خوش داشت و استعمال می کرد چنانکه ام السلمه می گوید: «از ریحانه پیامبر عطر خواستم و گفتم: آیا عطر و بوی خوشی نزدتان دارید؟ فرمود: آری و بی درنگ شیشه عطری آورد و اندکی از آن را بر کف دستم ریخت. بوی خوشی از آن برخاست که هرگز به مشامم نرسیده بود.»حضرت فاطمه سلام الله علیها حتی در واپسین لحظات زندگیش به اسماء فرمود: «هاتی طیبی الذی اتطیب به؛ عطرم را که همیشه خود را با آن عطرآگین می نمودم، بیاور ...»
۷.روابط با فرزندان
نوع تعامل عاطفی با فرزندان را به راحتی می توان در حدیث شریف کساء دید. نوع خطاب یا نحوه پاسخ دادن سلام امام حسن و امام حسین علیهما السلام در حدیث کساء دیدنی و شنیدنی است: میوه دلم، نور چشمم و این تعبیر را درباره هر دو یکسان بر زبان می آورند.
در گزارش های تاریخی از بازیهای فاطمه و اشعاری که برای فرزندان می خواندند روابط شاد مادر/فرزندی را تداعی می کند. یکی از رفتارهای اعجاب انگیز فاطمه بیان شجاعت ها و رفتارهای شجاعانه پدر در قالب داستان برای فرزندانش بود.
مطالعه کتاب زندگانی حضرت زهرا علیها السلام(ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) به همه زوج های جوان و حتی پدر و مادرهای زوج های جوان توصیه می کنم. غالب روایاتی که در مباحثم از آنها استفاده کردم از همین کتاب است.
نظر شما